موفقیت -
15 شهریور 1401
ضمیر ناخودآگاه
اگرچه ضمیرناخودآگاه یک موهبت الهی است و باید بخاطر ان از خداوند بزرگ عالم سپاسگزاری کنیم ولی متاسفانه در کشور پهناور ما فقط تعداد معدودی از افراد از طرز استفاده صحیح از آنرا میدانند و از آن برای داشتن زندگی بهتر بهره میگیرند. و افراد زیادی خصوصا دوستداران علم و دانش نه تنها کوچکترین استفاده ای از آن نمیکنند بلکه حتی هیچگونه اطلاعاتی راجع به آن ندارند.
لذا متخصصین، محققین و نویسندگان عزیزی که در این زمینه فعالیت میکنند باید زحمت آنرا تقبل فرمایند و کتابهای بیشتر و جامعتری راجع به این موضوع بنویسید تا عموم جامعه از آن آگاه یابند، وانشالله روزی برسد که استفاده از این ضمیر جز اولین برنامه اموزشی مدارس کشور ما گردد.
کلا سه نوع ضمیر داریم:
ضمیر فوق خودآگاه-فوق حسی است. تمامی اکتشافات، اختراعات و خلاقیتها مربوط به آن میشود.
ضمیر ناخودآگاه-فقط دربیداری فعالیت میکند و تنها اعمال ارادی را کنترل میکند.
ضمیر ناخودآگاه – به اصطلاح در پس پرده است و در طول شبانه روز اعمال ما را تحت نظر دارد، هیچگاه به خواب نمیرود و همواره در حال ثبت و نگهداری تمامی اطلاعاتی که دریافت میکند است .
آنچه که در زیر آمده است راجع به ضمیر ناخودآگاه و طرز استفاده از آن برای داشتن آیندهای بهتر، آری برای داشتن آیندهای بهتر و بهتر است.
کافیست نکات زیر را با دقت و تامل بخوانید:
ضمیر ناخودآگاه بر اساس اطلاعتی که خود فرد در حالت بیداری به آن میدهد تحت تاثیر قرار گرفته و پاسخ میدهد. لذا هرگونه اطلاعاتی که به ضمیر ناخودآگاه بدهید بر اساس همان اطلاعات دریافتی برنامه ریزی کرده و عمل میکند.
ضمیر ناخودآگاه قادر به تبدیل تفکرات منفی به مثبت و بالعکس نیست. وقتی تفکر منفی نسبت به موضوعی مثلا نسبت به تمرکز حواس و حافظه خود داشته باشید و این تفکیر منفی را واقعا قبول داشته باشید، ضمیر ناخودآگاه قدرت و اراده ای از خود ندارد و این تفکر را به مثبت تبدیل کند. در نتیجه اهمیت افکار منفی مشخص میشود.
به این خاطر بود که در قسمتهای قبل تاکید زیادی شده بود مبنی بر اینکه تفکر مثبت، اراده قوی و اعتماد به نفس داشته باشید، زیرا هرچقدر تفکر شما مثبتتر باشد ضمیر ناخودآگاه کمک بیشتری به شما کرده و بطرف موفقیت نزدیک میشوید و هراندازه که تفکر شما منفی باشد به همان اندازه بطرف موفقیت شکست پیش میرود.
به همین دلیل است افرادی که از ضعف حافظه مینالند اظهار میدارند:
((نمیدانم چکار کنم. هر روز حافظه ام ضعیف تر میشود، بیشتر فراموش میکنم، حال و حوصله درس خواندن ندارم. هر مطلبی را که میخوانم بلافاصله فراموش میکنم، اصلا ادم فراموش کار و گیجی هستم. بیخود دارم وقتم را تلف میکنم چون میدانم در کنکور قبول نمیشوم و... واقعا درست است. چرا که یک تفکر منفی نسبت به خودشان دارند و این تفکر منفی سبب میشود که ضمیر ناخودآگاه در همان جهت برنامه ریزی کرده و متاسفانه هر روز از میزان موفقیت آنها کاسته شود.
قدم اول موفقیت اینان به موفقیت است و اینکه واقعا خودتان بخواهید که موفق شوید. به مغز، حافظه ،تمرکز حواس اصولا به خودتان اعتماد داشته باشید و خودت را شایسته موفقیت بپندارید تا بتوانید گامهای بعدی برای رسیدن به هدف را با اعتماد به نفس کامل و با دید مثبت بردارید.
ضمیر ناخودآگاه قادر نیست بین افکار تخیلی با اعمال واقعی فرق بگذارد. این موهب بزرگی است که ضمیر ناخودآگاه نمیتواند بین فکر یک موضوع با واقعی بودن آن موضوع تمایز بگذارد. فرضاً اگر تصور کنید که دانجشوی رشته مهندسی هستند و در عالم تخیل خود این دانشجو بودن را مشتاقانه ببنید و باور کنید، در حالیکه شما دانشجو نیستید و حتی هنوز امتحان کنکور ندادهاید، ضمیر ناخودآگاه قادر نیست که این تخیل دانشجو بودن را از دانشجو بودن واقعی تشخیص دهد و در نتیجه برای دانشجو شدن شما برنامه ریزی کرده و در همان جهت به شما کمک میکند.
استفاده از قوه تخیل برای تحت تاثیر قرار دادن ضمیر ناخودآگاه، همانطور که در بالا اشاره شد ضمیر ناخودآگاه در حالت خودآگاهی تحت تاثیر قرار میگیرد بعلاوه قادر به تبدیل افکار منفی به مثبت و برعکس نیست و اینکه قادر به تمایز بین افکار تخیلی با واقعیت نیست لذت میتوان از قوه تخیل و تصور برای تحت تاثیر قرار دادن آن استفاده کرد.
بنابراین با استفاده از قوه تخیل، خودتان را به همان به صورتیکه میخواهید باشید ببینید. مثلاً اگر میخواهید دانشجوی رشته مهندسی باشید در نتیجه از هم اکنون با استفاده از قوه تخیل دائماً دانشجو بودن خود را در ضمیر ناخودآگاه القا کنید.اگر میخواهید تمرکز حواس بالایی داشته باشید خودتان را به صورتی مجسم کنید که دارید کتاب مشکلی را با تمرکز کامل میخوانید و ...
هدف را در ضمیر ناخودآگاه القا کنید نه راه رسیدن به هدف را. مهم القا کردن درست و صحیح هدف در ضمیر ناخودآگاه است. اگر طرز القا کردن شما صحیح و با دید مثبت باشد انگاه ضمیر ناخودآگاه به شما در راه رسیدن به آن هدف کمک خواهدکرد. هدفتان میتواند قبولی در کنکور، بهبود تمرکز حواس، تقویت حافظه، درمان افسردگی و ... باشد.
قبل از رسیدن به هدف باید ضمیر ناخودآگاه را تحت تاثیر قرار داد نه موقع قرا رسیدن هدف. مثلاً اگر برای کنکور درس میخوانید از هم اکنون باید رشته مورد علاقه را در ضمیر ناخودآگاه القا کنید نه شب قبل از اعلام نتایج کنکور.
اراده و پشت کار. بعد از القا کردن در ضمیر ناخودآگاه باید با پشت کار هرچه تمام تر برای رسیدن به هدف کار و تلاش کنید.فرضاً اگر برای کنکور مطالعه کنید بعد از القا در ضمیر ناخودآگاه باید با اراده قوی مطالعه کنید. فقط القا کردن تنها بدون مطالعه تاثیر ندارد. ولی اگر عمل القا و درس خواندن را با هم انجام دهید مطمعنا ضمیر ناخودآگاه تلاش های شما ره به نتیجه میرساند.
اهداف شما باید منطقی و درست یافتنی باشند. مثلا اگر هدف شما این باشد که در رییس جمهور یک کشور خارجی شوید. این یک هدف غیر منطقی است و هرچقدر هم در ضمیر ناخودآگاه القا کنید تاثیری ندارد چرا که شرط اول رییس جمهور شدن هر کشوری اینست که باید اصلیت فرد از همان کشور باشد. ولی از آنجا که داشتن نمرکز حواس بالا،تقویت حافظه، قبول شدن در کنکور و امتحانات و داشتن زندگی بهتر اهدافی منطقی و قالب دست یافتن هستندو شما هم بحق شایسته آنها هستید، آری شما بحق شایسته آنها هستید، لذا باید با استفاده از قوه تخیل آنها را در ضمیر ناخودآگاه القا کنید. اگر دید مثبتی نسبت به اهداف خود داشته باشید و با برنامه ریزی صحیح و با کار و تلاش اهداف خود را دنبال کنید قطعاً موفق خواهید شد.